احمد مسجد جامعي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در يازدهمين جشنواره روابط عمومي ها :
روابط عمومي ، مديريت توزيع اطلاعات است

اطلاع رساني درست در شرايطي صورت مي گيرد كه منبع اطلاعاتي مورد وصول احترام باشد و اگر اين اطمينان نسبت به منبع اطلاعاتي وجود نداشته باشد، توفيقي حاصل نخواهد شد . همين تجربه را در حوزه انقلاب اسلامي شاهد بوده ايم. آنجا تكنولوژي مدرن نمي توانست پاسخگوي سوالاتي باشد كه در ذهن جامعه و نخبگان جامعه وجود داشت و اعتمادي نسبت به اين رسانه هاي متعدد و متنوع وجود نداشت و در نهيات منتج به فلج شدن رسانه ها در انتقال پيام شد ، تا جايي كه رسانه هاي ديگر اين اطلاع رساني را در جامعه به عهده گرفتند. در همان دوران هنگامي كه روزنامه ها به تعطيلي كشيده شدند، رسانه هاي جديد به نام شب نامه وارد شدند، زماني كه راديو وتلويزيون تحريم شد، نوارهاي صوتي اين رسالت را به عهده گرفتند و يك حركت اطلاع رساني اتفاق افتاد .
بنياد روابط عمومي مي تواند بنيادي اخلاقي هم باشد .در جوامع امروز كه حوزه اختيارات دولت ها پيوسته رو به كاهش است اطلاعات هيچ گاه محرمانه نمي ماند و هر روز از حجم اطلاعات محرمانه كاسته مي شود، هر روز از بولتن هايي كه به بيان اطلاعات ويژه مي پردازند، كم مي شود واطلاعات در سطح عمومي توزيع مي شود . فضاي اطلاعات متعلق به همه مردم است و پيشرفت هاي ملموسي در امر اطلاع رساني شكل گرفته كه جامعه دانش محور را رقم زده است. جامعه يي كه مي تواند از انباشت اطلاعات بهره لازم را براي توسعه و رشد خود بگيرد. در چنين جامعه يي نقش روابط عمومي دو چندان مي شود. نقش روابط عمومي پنهان كردن اطلاعات نيست ، بلكه مديريت اطلاعات است و مديريت اطلاعات به معناي دفاع يك طرفه از مديريت يا يك نهاد و يك مجموعه نيست ، بلكه به معناي يك تعامل گفتگوي دو طرفه است كه در همه عرصه ها وجود دارد. در اينجا حتي روابط عمومي دستگاه هاي اقتصادي نيز با اطلاع رساني شفاف مي تواند نقش مؤثري داشته باشند. به عنوان مثال در يكي از شركت هاي بزرگ توليد وسايل درماني و بهداشتي از سوي گروهي از كارمندان ناراضي ، قرص هاي سيانور درون توليدات بهداشتي ودرماني اين شركت قرار مي گيرد و مسمويت هاي وسيعي در سطح جامعه به وجود مي آورد. روابط عمومي با بحران روبه رو مي شود ، چرا كه درصورت ادامه عرضه با توجه به اعتبار ازدست رفته محصول وخدشه دار شدن نام ونشان آن نشانگر ضعف مديريت و بي تدبيري آن سازمان است. اگر سازماني داراي مديريت مطلوبي نيست، چگونه مي تواند ادعاي فعاليت گسترده در سطح جامعه را داشته باشد؟
اينجا است كه روابط عمومي گره گشا مي شود . اصل را بر شفافيت واطلاع رساني مي گذارد و با يك برنامه ريزي وسيع به همه مصرف كنندگان خود اطلاع مي دهد كه از محصول اين شركت تا اطلاع ثانوي استفاده نكنند. همين شفافيت باعث مي شود كه سهام اين شركت افزايش پيدا كند. در جريانات سياسي هم اين وضعيت وجود دارد، برخي سوالات كلاسيك در اين باره وجود دارد كه چگونه روابط عمومي يك جريان ، يك حزب ، يك تشكل، مي تواند با يك گفتگو و انتقال فكر و پيام از طريق مردم به اصلاح يك نگاه كمك كند.
ضرورتاً مديريت روابط عمومي اين نيست كه صرفاً از ديدگاه مسوولان و روساي سازمان به صورت يك طرفه دفاع كند و گاهي مسووليت اطلاع رساني به اين معنا است كه مديران ومسوولان خود را در جريان آنچه اتفاق مي افتد ، قرار مي دهند و اين نگاهي است كه ما در ايران نياز به تقويت آن داريم. اين نگاه يك نوع برنامه ريزي ايجاد مي كند ، چرا كه جايگاه روابط عمومي را ارتقا مي دهد. در حال حاضر نياز داريم تا با نگاه و رويكرد جديدي از روابط عمومي سخن بگوييم.
در عصر اطلاع رساني بايد جايگاه ويژه يي به روابط عمومي داد. اگر چه نقش روابط عمومي ها در جايگاه اطلاعاتي ، توزيع اطلاعات است، اما تنها به توليد اطلاعات نبايد اكتفا كرد ، زيرا مديريت و به ويژه مديريت توزيع اطلاعات قابل اهتمام است. اطلاعات در قلمرو عمومي جاي دارد و بيش از هر دوران دردوران جديد به عنوان يك سرمايه اجتماعي مطرح است. اطلاعات متعلق به مردم است و روابط عمومي ها مديريت اين اطلاعات را برعهده دارند و اين مديريت دو سويه است. بنابراين لازم است در دهه دوم ، جنبش اطلاعاتي و روابط عمومي را هم در سطح مديران و هم در سطح عمومي طراحي كنيم.
دوره هايي در تاريخ روابط عمومي وجود دارد كه روابط عمومي به جنبش هاي اجتماعي پيوند خورده است و منشا حركت هاي وسيعي در نگاه وتفكر مردم و زمينه ساز يك نهضت شد. ما مي توانيم چنين فعاليتي را داشته باشيم به شرط آن كه نخست به دانش افزايي ، در اين زمينه اقدام كنيم. منظور از دانش افزايي آشنايي با نظريات جديد و تجربيات ويژه كشور است. بوم شناسي ، شناخت محيط و شناخت مخاطب ، از جمله مواردي است كه در دانش مربوط به حوزه روابط عمومي جايگاه ويژه دارد و مي توانيم با سنت فرهنگي خودمان روابط عمومي ويژه يي را تعريف كنيم .
گاهي روابط عمومي نقش تعريف و تمجيد از يك مديريت يا يك دستگاه را برعهده دارد كه در نظام فرهنگي ما امري پسنديده به حساب نمي آيد . تعريف از خود توصيه نمي شود، در اصل به مردم خدمت گزاري مي كند و حايز يك جايگاه اخلاقي مي شود . به عنوان نظامي كه داعيه اخلاقي داريم، مي توانيم روابط عمومي را با نگاه اخلاقي تعريف كنيم و وظيفه اين دستگاه ها و وظيفه خودمان بدانيم كه پاسخگو باشيم . اين پاسخگويي نوعي خدمت گزاري است و بايد وظيفه خود بدانيم كه از خواسته ها و ديدگاه هاي مردم اطلاع پيدا كنيم. اين اطلاع پيدا كردن نوعي خدمت است. بسياري از طرح هايي كه دستگاه ها در دستور كار خود دارند با اين نگاه صورت ديگري پيدا مي كند.
در دهه گذشته روابط عمومي در سطح سخت افزاري رشد خوبي داشته است. در همين تابلوهاي شهري انواع و اقسام مختلف تبليغ را مي بينيد . برنامه هاي تلويزيوني ، انواع تيزر هاي تبليغاتي را با ظرفيت هاي بالا شاهد هستيد. بعضي از آن ها بسيار هم توفيق داشتند و مخاطب را به سوي خود كشيدند و توانسته اند به زبان مخاطب تبليغ كنند. در زمينه سخت افزار نيز ما تلاش خوبي داشته ايم . تكنولوژي سخت افزاري به كار گرفته شده است، وليكن در زمينه نرم افزاري نياز به يك نگاه جديد و نياز به تحول جديد داريم كه بتواند مبناي يك حركت اجتماعي باشد. جنبش ارتباطي و روابط عمومي هم در سطح مديريت و هم در سطح روابط عمومي ها مي تواند به اين ظرفيت ها كمك كند . با اين هدف كه به نظم اجتماعي جديد در جامعه دست يابيم ؛ نظمي كه برخاسته از ديدگاه كاملاً اخلاقي است. روابط عمومي داراي ماهيت فرهنگي است كه با انسان ها ، گرايش ها و باورها سر و كار دارد. هر چند كه در تجربه روابط عمومي در ايران عموماً روابط عمومي شركت ها ، مراكز و دستگاه ها و وزارتخانه هاي اقتصادي و خدماتي توفيق بيشتر ي داشته اند – كه طبعاً نيروهاي انديشمندي نيز در آنجا مشغول هستند – اما ماهيت و ذات روابط عمومي امري است فرهنگي و با انسان ها سر و كار دارد.
بنياد يك جامعه دانش محور بر اساس بر اساس استفاده از اطلاعات طبقه بندي شده و معنا دار در كنار يكديگر است كه به سطح معنويت و رفاه در جامعه منجر مي شود و اين مقوله ها در حوزه فرهنگ معنا دار است و در شرايطي اتفاق مي افتد كه اين ديد و اين نگاه قبل از هر چيز و حتي قبل از اين كه در نگاه مديران حاصل شود، در نگاه متوليان روابط عمومي حاصل مي آيد و همه حركت ها از اين درون آغار مي شود و اين نگاه مي تواند در جامعه و در جمع مديران هم تاثير داشته باشد.