بیانیه هیأت داوران

برگزاری یازدهمین دوره جشنواره روابط عمومی های کشور، موید بخش مهمی از تجربه اندوزی های ارزشمند و بردوش کشیدن کوله باریست که بیش از یک دهه ساخت و توش و توان روابط عمومی ها و به تعبیری صحیح تر نظام و سازوکار اطلاع رسانی کشور را درخود جای داده است.
هرچند که به واقع نمی توان این جشنواره ها را آینه تمام نمایی از توانمندیها و قابلیتهای روابط عمومی کشور قلمداد کرد اما بیراه نرفته ایم اگر آن را فرصت مغتنمی برای به محک نقد و ارزیابی کشیدن و شناساندن نقاط ضعف و قوت و آگاهی بخشی به شمار آوریم. وهمچنین براین باور باید پای فشرد که مادامی که جشنواره ها راهگشای حل مشکلات و رفع نقایص و سستی ها و فتور نباشد پدیده ای مجرد است با تاریخ مصرف موقت و صد البته غیرکاربردی. تلقی درست از چنین فعالیتهایی درراستای کشف افق های جدید درعرصه تدبیر و کارآمدسازی و نیل به بیانها و شیوه های نو وجذاب متناسب با نیازهای جدید، هرآینه پی انداختن بنیانها و اقدامهایی درخور وشایسته، پویا و ماندگار را درسرلوحه برنامه ها نقش می زند.
یازدهمین جشنواره روابط عمومی های کشور با توجه به این معنی شکل گرفت و شرکت و حضور گسترده روابط عمومی های کشور درآن، مؤید آغاز دهه ای پربار و مؤثر در پیش رو برای ایفای نقش کار سازتر این نهاد بی بدیل می باشد.
هیأت داوران ضمن قدردانی از تلاش ارزنده معاونت امور مطبوعاتی و تبلیغاتی و اداره کل تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در استمرار این فعالیت و تقویت رویه و سازو کارهای تخصصی تر و حرفه ای تر و ایجاد زمینه مساعد تر برای حضور و مشارکت گسترده تر جامعه روابط عمومی ها، امیدوار است که با رفع موانع و کاستی های موجود شاهد کارآمدتر شدن این جشنواره درارتقای نظام اطلاع رسانی کشور وجایگاه روابط عمومی ها باشد.
دریک ارزیابی کلی آثار رسیده از لحاظ کمی و کیفی نسبت به دوره های گذشته از رشد وارتقای معنا داری برخوردار بودند. گروه داوران با توجه به قابلیتها وارزشهای فنی، تناسب موضوعی آثار با فعالیتها و اهداف سازمانی، پرهیز از کلیشه برداری و بروز خلاقیتهای نو و کوششهای صرف شده برای بهبود روشها و استحکام ساختارهای ارتباط دوسویه بین سازمان و جامعه آثار هرگروه، رشته و گرایش را به تفکیک دربخشهای سه گانه تعیین شده مورد ارزیابی قرار داد و آثار برتر درهربخش را معرفی کرد.
اما ازآنجایی که همانند یک برنامه تبلیغاتی مؤثر که مبتنی بر کمپین یا برنامه جامعی است که براساس آن اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت درراستای حل مسئله سازمانی قرار می گیرد. دریک روابط عمومی کارآمد کار برنامه ای نیز می بایست سرلوحه امور قرار گرفته و هر شیوه، روش و برنامه ای که به اجرا دست اندرکاران درآید را جرم در چارچوب آن برنامه، مفهوم و کارآمدی خود را نشان می دهد. درخاتمه نظر مسؤولین و روابط عمومی های کشور را به نکات ذیل جلب می نماید تا انشاءا... درآینده شاهد بالندگی و شکوفایی بیش از پیش روابط عمومی های کشور باشیم.
ساختار نظام اداری درایران، بهانه های بسیاری برای پرهیز از کار برنامه ای پیش روی مدیران اجرایی به ویژه مدیران روابط عمومی می نهد. شماری از این عوامل به قرار زیر است:
1- فرآیند کار برنامه ای، بیش از هرچیز برشناخت عمیق از مسایل و مشکلات سازمان تکیه دارد. مسأله شناسی و مسأله یابی مهم ترین رکن این فرآیند و حاصل کار مداوم، تجربه و دانش لازم است. حاشیه ناامن شغلی درحوزه مدیریت روابط عمومی و تغییر پیاپی مدیران این عرصه با روح کار برنامه ای منافات دارد.
2- شکاف میان انتظارات افکار عمومی و مدیران ارشد سازمان ها و دستگاهها از روابط عمومی، گسل پرلرزه و بحران خیزی بنا نهاده و پیکره روابط عمومی را درفعالیت های روزمره گرفتار ساخته است. این امر فرصت برنامه ریزی و برنامه ای فکر کردن را سلب می کند.
3- جایگاه تعریف نشده روابط عمومی ها درساختار سازمانی، باعث ناتوانی و نارسایی مدیران این حوزه دربه کارگیری تمامی عواملی می شود که درحل مشکلات و مسایل سازمان مؤثرند. این امر مانع از جامع نگری لازم درفرآیندهای کار برنامه ای می شود.
4- نظام اطلاع رسانی کشور به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای روابط عمومی، بستری ناهموار وغیرشفاف دارد. رسانه ها به عنوان مهم ترین محورهای این نظام، الزاماً ازمعیارهای حرفه ای معمول در جهان تبعیت نمی کنند و بخش و سهم عمده ای از فعالیت های روابط عمومی صرف درک پیچیدگی و رفتار با آنان می شود. این امر در فرآیندهای کار برنامه ای تأثیرات بسیار سویی دارد.
این نکات اگر چه حاکی از دشواری های انجام فرآیند کار برنامه ای است اما نه تنها آن را غیرممکن نمی سازد، بلکه مسؤولیت بیشتر مدیران روابط عمومی را یادآوری می کند زیرا اولاً مدیر روابط عمومی به عنوان مشاور یا بازوی مشورتی سازمان می تواند نقش مؤثری درتصمیم سازی ها ایفا کند و این تأثیر به ویژه درحوزه " مسأله شناسی" و ارایه راهبرد نمود می یابد.
درثانی فرآیند کار برنامه ای بیش از هرچیز بر" نگرش" و "برنامه ریزی" استوار است. این دوعنصر می توانند متناسب با ویژگی های هر برنامه و فعالیت روابط عمومی تعریف شود. درواقع کار برنامه ای " نگرش سیستماتیک" به موضوعات و مسایل است که به مدیر کمک می کند تا دریابد درحل مسأله، ازکجا آغاز و به کجا ختم نماید و این مسیر چگونه باید طی شود اندیشیدن به "چیستی" و " چگونگی مسأله"، بی تردید حل نیمی از آن است ولو آن که ظرف زمان کوتاه و ابزارهای لازم دراختیار نباشد.
و بالاخره آنکه فرآیند کار برنامه ای درواقع تثبیت جایگاه مدیریتی روابط عمومی وتغییر کارکرد آن از "مجری" به " استراتژیست" است.
هیأت داوران یازدهیمن جشنواره روابط عمومی کشور با عطف به نکات فوق و با اعتقاد به این که ارزیابی کار برنامه ای نیاز به طبقه بندی آثار ندارد و ماهیت آن امکان مقایسه و ارزیابی هر برنامه ای فارغ از قیاس آن با دیگران را میسر می سازد. طبقه بندی سه گانه سازمان ها در سایر بخش های این جشنواره را رعایت ننمود و تمامی آثار برتر راه یافته از مرحله نخست را بررسی و به نتایج زیر دست یافت:
1- بیش از نیمی از آثار ارسالی به این بخش، درواقع آثار پژوهشی بودند که درهیأت کار برنامه ای ارایه شده بودند، هرچند چارچوب های کار برنامه ای شباهت زیادی به مراحل انجام تحقیق دارد، ولی پژوهش تنها بخشی از کار برنامه ای را تشکیل می دهد
2- مسأله شناسی و مسأله یابی به رغم نقش مهم و محوری آن یکی از مهم ترین کاستی های آثار دریافتی بود. مسأله باید دارای حدود و ثغور بوده و قابل ارزیابی باشد. برگزاری هفته های ویژه یا طرح مسایل کلی مانند رفاه، آموزش عمومی وغیره نمی توانند قالب یک برنامه، طرح و به نتیجه روشن یا مثبتی برسند.
3- به نظر می رسد که مفهوم ارزیابی فرآیند دراکثر برنامه های ارسالی به درستی درک نشده است. غالب مستندات این بخش ها، پژوهش هایی بوده اند که مراحل یا ابزارهای فرآیند را ارزیابی نموده اند حال آن که ارزیابی فرآیند کار برنامه ای یعنی میزان تحقق فرآیند دردسترسی به اهداف آن، یا میزان توفیق درحل مسأله طرح شده.
4- تحقیق و برنامه ریزی درخصوص مسأله، کشف راهبردها و روش های مؤثر اجرایی است. این بخش با پرسش درخصوص چیستی مسأله آغاز می شود و با شناخت ابزارهای لازم به اتخاذ تا روش های مناسب می انجامد. به این معنا، غالب آثار رسیده فاقد استراتژی بوده است.