سخنرانی دکتر علی لاریجانی- وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

روابط عمومی موفق فرهنگ و تمدن جامعه خود را خوب می شناسد
سخنرانی دکتر علی لاریجانی- وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
سلام خدا بر پیامبران به ویژه بر پیامبر خاتم و بر ائمه اطهار و شهدای راه فضیلت و درود بر ارواح مطهرشهید باهنر، شهید رجایی و شهدای عزیز هیأت دولت.
امروز این توفیق برایم حاصل شد تا در جمع شما برادران عزیزی که در روابط عمومی های وزارت خانه ها و سازمان های دولتی خدمت می کنید، حاضر شوم. این گونه تجمع ها که جنبه تخصصی دارد، دست‌آوردهای بسیار خوبی دارد. اینکه وزارت‌خانه ها و سازمان ها در چنین محافلی شرکت کنند، گفت‌وگو داشته باشند و مسایل را تحلیل کنند،‌ یک وحدت رویه از نظر سیاست گذاری در امور تبلیغاتی کشور به وجود می آید که این خود کار بسیار مهمی است.
همان طور که می دانید کار اصلی روابط عمومی ها نوعی تفاهم است که از یک طرف با مخاطبان خود ارتباط برقرار می کنند و خود را به آنان می شناساند و از طرف دیگر دادن اطلاعات به مخاطبان به زبان خاص آنهاست.
سال ها پیش که تحقیقی راجع به ماهیت انسان انجام می دادم، به کتاب ماهیت روابط عمومی برخوردم. در این کتاب که بیشتر به کار روابط عمومی ها می پرداخت، تعریف خاصی از روابط عمومی ارایه نکرده بود ولی تعریف های زیادی از فرهنگ های مختلف عنوان کرده و در پایان، همه این تعاریف را جمع کرده بود. هدف نویسنده از این کار این بوده که چگونه می توان از دل این تعاریف به ماهیت روابط عمومی رسید. تلاش زیادی شده که تفاوت روابط عمومی از سایر اموری که به نحوی با آن ارتباط دارند مثل کار آگهی های تجاری و تبلیغات پیدا شود و در نهایت به این نتیجه می رسد که آن چه که ممیزه اصلی روابط عمومی است و آن چه که روابط عمومی را با سایر انواع تبلیغات متمایز می کند، آن است که در روابط عمومی نوعی تفاهم نهفته است هر چند که تبلیغات با روابط عمومی رابطه نزدیکی دارد،‌ اما تبلیغات حرف نیست. در واقع رابطه‌ی متقابلی که به تفاهم می انجامد در آن مستقر است.
سه مشخصه در کار روابط عمومی جا دارد. یک مشخصه این است که باید روابط عمومی از جامعه شناخت داشته باشد و بداند با کدام جامعه می خواهد صحبت کند؟ یک بخش از کار روابط عمومی که در توصیف کار روابط عمومی اهمیت دارد، شناخت از آن دستگاهی است که می‌خواهد بین این دو،‌ یک نوع تفاهم ایجاد کند.
سومین مشخصه شناخت تشکیلاتی است که روابط عمومی می‌خواهد بین آن تشکیلات و نهاد دیگر تفاهم ایجاد کند. در همه این سه بخش، نکات اساسی قابل تأملی وجود دارد.
ما باید جامعه را بشناسیم. جامعه یعنی چه؟ جامعه مجموعه ای است از انسان ها به علاوه فرهنگ و تمدن آن ها. پس اگر ما بخواهیم به قسمت اول کار روابط عمومی بپردازیم،‌ یعنی شناخت از جامعه،‌ باید دو عامل را مورد بررسی قرار دهیم، یکی شناخت واقع بینانه از انسان و دیگری شناخت فرهنگ آن جامعه. اگر مدیر روابط عمومی یک شناخت درست از این دو شاخص نداشته باشد، قطعاً یک قسمت از کار دچار مشکل می شود.
در غرب شیوه های تبلیغاتی خاصی وجود دارد و اگر شما آنها را نمی پسندید، می تواند معلول دو چیز باشد؛‌ معلول شناختی که آنها از انسان دارند یا معلول فرهنگی که آنجا وجود دارد و اینجا نیست. مشکلاتی که در قرون وسطی در جوامع غربی وجود داشت و همچنین فشارهای موجود بین مسایل عقلی و روحی، باعث شده بود تا بعد از رنسانس دید مردم اروپا نسبت به مسأله انسان تا حد زیادی عوض شود و به انسان به عنوان یک موجودی که عوامل تعیین کننده هویتش عبارت بود از غرایز و فکری که می تواند مستقل باشد و هیچ نیازی به وحی نداشته باشد، نگاه می کردند. حداکثر مسأله ماوراء طبیعی که در نظر متفکرین رنسانس بود، شامل احساسات می شد.
تصویری که در غرب از انسان به وجود آمد،‌ تصویری است با این ساختار که ف٥8