تبلیغ بانک یا تبلیغ کالا

دکتر حسن سبحانی:
یکی از عناصر لاینفک تشکیل‌دهنده مجموعه فعالیت‌های بنگاه‌های تولیدی، عنصر تبلیغ کالا یا کالاهایی است که در آن بنگاه‌ها تولید می‌شود و ضرورت دارد به‌گونه مناسبی، مصرف‌کنندگان از تولید شدن آنها مطلع شوند تا امکان تقاضا برای آنها را پیدا کنند.
اینکه از «تبلیغ» چه مقاصدی برای بنگاه تعقیب می‌شود، خیلی به ‌لحاظ ماهیت مقوله‌ای که حاصل می‌شود، محل اختلاف نیست؛ یعنی فرقی نمی‌کند که تبلیغ برای کالا به‌منظور اطلاع‌رسانی و افزایش آگاهی‌های مردم از مختصات، ویژگی‌ها و مزیت‌های کالا باشد یا تغییر سلیقه مصرف‌کننده برای ایجاد انگیزه خرید آن کالا به‌وسیله وی دنبال شود. حتی مهم نیست که تبلیغ برای اغوای مصرف‌کننده و خلق نیاز (و نه لزوما و مقدمتا خلق تقاضا) به کالا در وی صورت گیرد؛ زیرا در هریک از موارد مذکور، آنچه درنهایت اتفاق می‌افتد، این است که تقاضاکننده را به خرید کالای موضوع تبلیغ تشویق و درنهایت وامی‌دارد. بدین‌ترتیب تقاضا برای کالا شکل گرفته و بنگاه می‌تواند به مقاصد خویش از تبلیغ برسد.
غرض این است که بخش عمده‌ای از تبلیغات رسانه‌ها را در هر جامعه‌ای، تبلیغ مربوط به کالاهایی که بنگاه‌های اقتصادی آنها را تولید می‌کنند تشکیل می‌دهد. بر این اساس و با ملاحظه میزان تبلیغاتی که مثلا در رسانه ملی ما، ساری و جاری است، این پرسش از موضوعیت برخوردار است که رسانه ما چه مواردی را مشمول تبلیغ قرار می‌دهد یا به عبارت دیگر چه مواردی به آن پیشنهاد می‌شود تا به تبلیغ آنها بپردازد؟ بدیهی است پاسخ به این سؤال چندان مشکل نیست؛ زیرا به‌وضوح پیداست که تبلیغ مربوط به انواع بانک‌های دولتی و خصوصی و مؤسسات اعتباری غیربانکی و صندوق‌های قرض‌الحسنه و مؤسسات اعتباری در قالب تعاونی، به طرق و شیوه‌های متنوع و به دفعات بسیار زیاد و در مجموعه شبکه‌های صدا و سیما، قسمت عمده تبلیغات مطروحه را تشکیل می‌دهد و این اندازه از تبلیغات آنقدر زیاد است که مولد پرسش‌های متعددی شود.
ازجمله اینکه بانک‌ها و مؤسسات اعتباری غیربانکی و حتی مؤسسات قرض‌الحسنه، با پول‌های جمع‌آوری کرده از طریق تبلیغات چه می‌کنند و آنها را در چه راه‌هایی به جریان می‌اندازند؟ چه میزان از این مبالغ، مصروف سرمایه‌گذاری در تولید کالاها می‌شود و به عبارت دیگر چه ارتباطی بین بخش مولد اقتصاد و بخش بانکی اقتصاد وجود دارد؟ آیا می‌توان استنباط کرد که هرقدر میزان سپرده‌های مردم در بانک‌ها زیاد می‌شود، میزان مشارکت بانک‌ها یا انعقاد عقود مختلف بانکی توسط بانک‌های خصوصی و دولتی، در سرمایه‌گذاری‌های مولد بیشتر می‌شود؟
پاسخ به این پرسش اخیر، منطقا باید مثبت باشد؛ زیرا فرض بر این است که در نظام بانکی بدون‌ربا، پولی برای گرفتن بهره (ربا) قرض داده نمی‌شود (قرض گرفته نمی‌شود) و عمده موضوعات مشمول فعالیت بانکی، شناخته شده هستند و با عنایت به سیاست‌های پولی کشور که سهم اعطای تسهیلات در هریک از بخش‌های اقتصادی را مشخص می‌کند. سپرده‌های مردم در قالب تسهیلات، موتور به تحرک واداشتن بخش تولید محسوب می‌شود. اگر چنین باشد (که ما فکر می‌کنیم نیست) آنگاه این پرسش مطرح است که چرا این‌همه کالا که باید تولید شده باشد تقریبا هیچ موقع سر از تبلیغ خود در رسانه ملی درنمی‌آورند؟ به‌عبارت دیگر چرا این‌همه شکاف بین تبلیغ برای بانک و تبلیغ برای کالا وجود دارد؟ آیا نباید در این ارتباط تعادلی قابل‌تعریف باشد؟ و اگر نیست که نیست آیا می‌توان گفت که متأسفانه و برخلاف ادعا، تسهیلات بانکی در خدمت تولید نیستند و به همین دلیل هم، بنگاهی برای تبلیغ کالای تولیدنشده‌اش، سفارش به تبلیغ نمی‌دهد؟



سه شنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۰