مشروح سخنرانی دکتر اسماعیلی مشاور محترم وزیر و مدیر کل دفتر وزارتی
چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۱
متن مصاحبه
دکتر اسماعیلی مشاور محترم وزیر و مدیر کل دفتر وزارتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در جمع کارشناسان تبلیغات سراسر کشور، استفاده از روش ها و ابزارهای نوین به همراه ترکیبی از نگاه جامعه شناسی و روانشناسی را عامل تأثیرگذاری تبلیغات کشور دانست. ( تاریخ سخنرانی 4/4/91)
متن سخنرانی ایشان به شرح زیر می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
ایاک نعبد و ایاک نستعین
تبریک عرض می کنم به مناسبت ماه شعبان، اعیاد شعبان و نزدیک شدن به ماه مبارک رمضان.
ابتدا لازم است از معاون محترم امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی و مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برای برگزاری جلسات اینچنینی تشکر نمایم. بدیهی است حضور کارشناسان آگهی و تبلیغات سراسر کشور در این جلسات موجب تسریع و تسهیل در تبادل اطلاعات شده و هرچه برگزاری این جلسات بیشتر شود، قطعاً به پیشبرد اهداف آن کمک خواهد کرد.
هدایت و راهبری تبلیغات از مباحث خطیر و مهم فرهنگی و یکی از دغدغههای نظام مقدس جمهوری اسلامی است، امیدواریم با سیاستگذاریهای مناسبی که انجام میشود و با توجه به قوانین و دستوراتی که در این حوزه وجود دارد و دغدغههایی که مقام معظم رهبری در رابطه با این موضوع دارند، در این زمینه پرتوان و خستگیناپذیر تلاش کنیم و بتوانیم امسال که سال حمایت از تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی نام گرفته است، بیش از پیش در عرصه تأثیرگذار تبلیغات مؤثر باشیم.
آنچه مسلم است دین اسلام دینی 100% تبلیغاتی است. در آئین اسلام بحث تبلیغ، به فرمایش حضرت امام (ره) بسیار تأثیرگذار است و حتی فرمودند از سلاح جنگی برندهتر است.
واژه «تبلیغ» معانی مختلفی دارد که از این بین، دو سه معنی آن عامتر و مصطلحتر است. یکی تبلیغ به معنای "رساندن" است. در آیهای هم که در سوره شوری به پیامبر(ص) نازل شد و فرمود: «یا ایهّا الرسّول بلّغ ما اُنزِلَ اِلیکَ من رِبک» ، تبلیغ به معنای رساندن است.
یکی از معانی دیگر تبلیغ، "کشاندن" است، یعنی چیزی را به جایی بکشانیم. یعنی در معنای پخش کردن و توزیع به کار میرود.
از معانی دیگری که در بحث تبلیغ وجود دارد، بحث "انشاء" است. به معنای ایجاد کردن و از همه مهمتر تبلیغ به معنای شناساندن و برای معرفی چیزی است. در معنای سیاسی هم واژه تبلیغ (propaganda)، بیشتر به معنای تأثیرگذاری بر مخاطب استفاده میشود؛ تأثیرگذاری بر فرد. شما میدانید یک تصویر معادل 1000 کلمه است. یعنی یک تصویر میتواند به اندازه هزار کلمه میشود، حرف بزند. به دلیل همین اهمیت است که ما امروز رشته تبلیغ داریم. در معارف دینی رشته تبلیغ داریم. در دانشگاه امام صادق (ع) در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری، رشته تبلیغات وجود دارد و تبلیغات امروزه به عنوان یک رشته علمی، دانشگاهی و تخصصی شناخته شده است و از جنبههای مختلف مورد کنکاش علمی قرار میگیرد. همانطور که در حال حاضر مباحثی همچون جامعه شناسی جنگ ، جامعه شناسی صنعتی و، جامعهشناسی روانشناسی مطرح هستند، جامعهشناسی تبلیغات نیز به عنوان رشته ای کاربردی مورد توجه است. چون میزان تأثیرگذاری آن بسیار بالاست و به عنوان یک علم تخصصی از آن یاد میشود.
وقتی میخواهیم پیامی را به مخاطب انتقال دهیم، ابزاری لازم است. به همین جهت ارکان تبلیغات را چهار چیز میدانند و میگویند هر تبلیغی 4 رکن اصلی دارد. اولین رکن آن کسی است که میخواهد این پیام را بفرستد و منتقل کند یعنی فرستنده. این پیام باید به یک جایی برسد و کسی باید باشد این پیام را بگیرد یعنی گیرنده. تا اینجا هر دو عامل انسانیاند. ابزار ارتباطی میشود رکن سوم و محتوا و خود پیام میشود رکن چهارم، یعنی هر تبلیغی باید این 4 رکن را دارا باشد. اگر سه مورد آنها باشد و یکی نباشد، این پیام ابلاغ نخواهد شد یا ناقص منتقل خواهد شد. پس باید هر چهار رکن کنار هم باشند اگر نباشد پیام ناقص خواهد بود و قطعاً به مخاطب نخواهد رسید.
شما میدانید 85% دریافتیهای بشر از ناحیه چشم است اکثر خطاها هم از ناحیه چشم اتفاق میافتد، یعنی اگر ما چشم را کنترل کنیم، بسیاری از موارد دیگر کنترل خواهد شد. چون دریافت انسان از طریق چهار حس دیگر حدود 15% است اما ما به شنیدهها نیز خیلی توجه داریم، ما در بحث تبلیغات نیز افواهی فکر میکنیم، لذا گاهی تبلیغ به معنای اعلام هم به کار میرود، اعلام کردن ، مثلا سازمان تبلیغات اسلامی به زبان عربی میشود: «مَنطَقُه الاِعلام الاسلامیه»، کلمهی اعلام در عرب به معنای تبلیغات استفاده میشود و قطعاً تبلیغات و تبلیغ در اسلام با هویت دینی ارتباط تنگاتنگی پیدا میکند و همه اینها در بحث ارتباطات معنا و مفهوم پیدا میکند یعنی ارتباط گیرنده با فرستنده و اتصال فرستنده به گیرنده از طریق یک ارتباط. می دانیم که بحث تبلیغ در رشته ارتباطات مورد بررسی قرار میگیرد. یعنی دانش تخصصی ارتباطات است که همه زوایای تبلیغ را به طور ویژه بررسی میکند. پس اگر بخواهیم تعریفی کلی و خلاصه از تبلیغات داشته باشیم میتوانیم بگوئیم تبلیغات تلاشی است سازمان یافته، یعنی کوشش و زحمتی است که قطعاً دارای یک ساز و کار تعریف شده، سازمان یافته و آگاهانه است.
نکته دومی که در بحث تبلیغ وجود دارد، این است که در این تلاش قطعاً آگاهی و علم، معرفت و شناخت وجود دارد، یعنی افراد، با هدف کار میکنند و پیش میروند.
پس تبلیغات، تلاش سازمان یافته و آگاهانهای است که درصدد است سه کار انجام دهد:
اول تغییر نگرش؛ تبلیغات نگاه ما را به هر پدیده تغییر می دهد.
دوم تغییر در ادراک؛ تبلیغات نگاه ما را عوض کند و وقتی نگرشها عوض شد، رفتارها عوض میشود بنابراین تبلیغات درک ما را از محیط تغییر میدهد و نتیجه تغییر نگرش در رفتار مشخص میشود.
وقتی رفتار عوض شد، نوع قضاوتهای افراد هم عوض میشود. پس تبلیغ، تلاش آگاهانه و سازمان یافتهای است که برداشتهای ما را تغییر میدهد و به آن سمت و شکلی که میخواهد، راهبری میکند یعنی باعث شکل دهی به برداشتهای ما می شود. اولین رکن تبلیغات، شکل دادن به برداشتهاست.
سوم؛ تغییر رفتارهای ما به رفتارهای خاصی که مد نظر اوست و هدایت آنها در مسیری که میخواهد . اینها زوایای مختلف تبلیغ است.
میدانید که امروزه زوایای تبلیغ بسیار پیچیده شده است. با پیشرفت فنآوری، امر تبلیغ و تبلیغات، به امری غامض و پیچیده تبدیل شده است. یکی از اصلیترین محورهایی که امروزه میتوان مورد بررسی قرار داد، تحول شگرف وسایل ارتباط جمعی است. تحول این وسایل، سرعت کار را بسیار افزایش دادهاند. تحولی که در ابزارهای ارتباطی به وجود آمده است، میتواند به عنوان یک دستاورد بسیارخوب برای تبلیغات، به کار گرفته شود و این شرایط هم میتواند فرصت باشد و هم تهدید. اگر از شرایط و ابزارهای موجود درست استفاده شود، فرصت است و اگر غلط استفاده شود، تبدیل به تهدید میشود. مثل خیلی از تبلیغات محیطی که در جامعه امروز ما انجام میشود و تهدید است! البته منظور همه تبلیغات نیست، اما بیش از هشتاد درصد آنها اغواکننده است. پس هرچه ابزارها پیشرفت کنند و متکامل شوند، افقهای جدیدتری پیش روی تبلیغات باز میشود و نکته مهم؛ راهبری افرادی است که میخواهند در عرصه تبلیغات فعالیت کنند.
قطعاً کلید این امر به دست شماست. ما در مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نباید فقط و صرفاً پروانه صادر کنیم یا مجوز فعالیت بدهیم! اینها بخشی از فعالیت ماست. متأسفانه در بخشهای فرهنگی ما تا مرحله صدور مجوز خوب مدیریت میکنیم اما بعد از آن مجموعهها رها و در برخی موارد افراد دچار مشکلات فراوانی میشوند. اهمیت نکته دوم یعنی نظارت و پیگیری بعد از صدور مجوز، بیش از نکته اول است. اینکه ما روندی داریم که طی آن مراحل مختلف فعالیت، سازمان یافته است و براساس ملاکهای تعریف شده و منطبق با دستورالعملها و شیوهنامهها به فردی مجوز میدهیم، بسیار خوب است اما مدیریت و راهبری و راهنمایی او چه میشود؟
هر کدام از ما به عنوان کارشناسان تبلیغات استانی، باید به این سوال پاسخ دهیم که تاکنون در استانهایمان چند جلسه با مسئولان کانونهای آگهی و تبلیغات داشتهایم تا بتوانیم سیاستهای جاری وزارتخانه را به آنها منتقل کنیم و این سیاستها را عملیاتی کنیم؟ البته مسلم است که سیاستهای هر استان متفاوت است و ما نمیتوانیم همه استانها را با یک نسخه مدیریت کنیم، اما سیاست اصلی نباید فراموش شود، بلکه روشهای آن میتواند برای هر استانی متفاوت باشد.
اولین گام برای کارشناسان تبلیغات، اشراف و احاطه علمی بر موضوع تبلیغات است، باید آنقدر علم و آگاهی داشته باشیم تا بتوانیم همه سیاستهای نظام را در کنار اهداف تبلیغاتی ببینیم، سیاستهای کلان فرهنگی، سیاستهای ابلاغی فرهنگی، سند چشم انداز، آئیننامهها و دستورالعملها را در کنار هم ببینیم و نسبت به همه این موارد اطلاع و اشراف کافی داشته باشیم تا بتوانیم حوزه تبلیغات یک شهرستان، یک استان و کل کشور را مدیریت کنیم، که اگر این تسلط بر موضوع نباشد، نتیجه قطعاً ناقص خواهد بود. هرچه ابزارهای ارتباطی پیشرفتهتر شوند، سرعت انتقال پیام تبلیغی بیشتر میشود و درصد خطا نیز بالا میرود، لذا اگر متوجه نباشیم و نظارت در این عرصه را بیشتر نکنیم، آسیبها و تهدیدهای آن نیز بیشتر میشود.
طی تحقیقات انجام شده، در طول 24 ساعت، 294 میلیارد پیامک در همه دنیا رد و بدل میشود و فقط اگر بخواهیم پیامکهایی که در کشور آمریکا رد و بدل میشود، پالایش کنیم 2 سال زمان میخواهد. مجموع اطلاعاتی که در طول یک شبانهروز در کل دنیا رد و بدل میشود، معادل 168 میلیونDVD است، هر DVD گنجایش ذخیره یک میلیون گیگابایت اطلاعات را داراست که اگر مجله تایمز که در کل دنیا مخاطب و خواننده دارد، بخواهد اطلاعات این 24 ساعت را به عنوان مطالب مجله خود استفاده کند به مدت 770 سال، خوراک این نشریه تأمین میشود.
به طور مثال ما در جامعه خودمان در سال 2012، سی و شش میلیون و پانصد هزار نفر کاربر اینترنت داریم و تقریبا میتوان گفت نصف جمعیت ما از این فضای مجازی استفاده میکنند.
میزان دسترسی مخاطبان به پیامها به گونهای است که امروزه میگویند شلیک یک بمب یا سلاح هستهای ممکن است هزاران نفر را مسموم کند، ولی یک دروغ یا تبلیغ کاذب ممکن است میلیونها اندیشه و فکر را دچار تغییر و مسمومیت کند. وقتی فکر و اندیشه تغییر کرد، رفتارها هم متناسب با آن تغییر خواهد کرد و بعد باید شاهد آسیبهایی باشیم که امروز در حوزههای مختلف از جمله تبلیغات میبینیم. پس اصل تبلیغ، یک اصل کلی است که همه باید به آن واقف باشیم و برای آن برنامهریزی کنیم. یعنی متناسب با پیشرفت ابزارهای ارتباطی، تبلیغ و شیوه تبلیغ ما هم باید دچار تحول شود. روشهای تبلیغ هم باید نو شود. چون اگر از سرعت پیشرفت فنآوری عقب بیفتیم، این موضوع، غیرقابل جبران است و لذا این مسأله مسئولیت ما را چندین برابر میکند.
چه زمانی یک تبلیغ میتواند موثر باشد؟
زمانی که هم ویژگیهای روانشناسانه و هم ویژگیهای جامعهشناسانه تبلیغات که دارای اهمیت است، رعایت شود، تبلیغ ما تبلیغ مؤثری خواهد بود. بنابراین چارهای جز این نداریم که تبلیغات با توجه کامل به ابعاد روانشناسی و جامعهشناسی مخاطبان صورت پذیرد.
در تبلیغات توجه کامل به نگاه روانشناختی و جامعهشناختی ضرورت دارد. تلفیق دو نگاه جامعه شناسانه و روانشناسانه ما را به شناخت ذائقههای مخاطبانمان نزدیکتر میکند و درصد موفقیت ما را بالا میبرد. تلویزیون همواره در حال انتقال پیام است. یعنی یک طرف رسانه است و یک طرف عامل انسانی و اگر برای همین رسانه خوب برنامهریزی نشود، تبدیل خواهد شد به عامل اصلی تشتت فرهنگی در جامعه. تبلیغات نیز آنقدر تأثیرگذار است که می تواند عامل تشتت فرهنگی باشد یا عامل وحدت بخش.
این که در تبلیغات ما از زبان فارسی استفاده شود، چقدر اهمیت دارد؟
به طور مثال در ایتالیا هیچکس انگلیسی صحبت نمیکند، آنها اصالتشان را حفظ میکنند و معتقدند که همه باید ایتالیایی یاد بگیرند و حرف بزنند، ما واقعاً چقدر در مسائلمان، در مجوزهایی که میدهیم، در پروانههایی که صادر میکنیم، به این نکتهها دقت میکنیم؟
وقتی تبلیغی انجام میشود، چقدر بر رعایت اصول که ارزشهای دینی در جامعه که باید در تبلیغ رعایت شود، نظارت میکنیم؟ ممکن است پشت سر یک تبلیغ ساده، مضمونی خاص نهفته باشد و بدون توجه و دقت لازم نهادهای نظارتی، آرام آرام تأثیر خود را بر رفتار و نگرش و ذهن افراد جامعه بگذارد.
پس در تبلیغ باید از روشهای علمی، موازین دینی ، اعتقادی و ارزشهای اساسی و حیاتی جامعه در کنار هم استفاده شود تا مناسب ترین و بهترین تأثیر را در ذهن مخاطب داشته باشد.
همچنین استفاده از اشعار، تماثیل، ضربالمثلها و ایجاد یک ارتباط عاطفی با مخاطب نیز از دیگر ابزارهای تأثیرگذار در تبلیغات هستند. هرچه شیوه تبلیغ جذابتر باشد، تأثیرگذاری آن بیشتر است و آن تبلیغ تبدیل به کانون توجه میشود.
لازم است همزمان با پیشرفت ابزارهای تبلیغاتی ، شیوههای تبلیغاتی هم نو شود و از شیوههای علمی هم برای جذب حداکثری مخاطبان سود برد.
پیامبر(ص)، یک مبلغ است، خداوند در قرآن می فرماید:" یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ! خداوند به ایشان امر می کند: پیام را منتقل کن واگر این پیام را منتقل نکنی، رسالتت را انجام ندادهای و کامل نکردهای!
تبلیغ کار بسیار بزرگی است و تبلیغ و تبلیغات از جایگاه بسیار پر اهمیتی برخوردار است. مبلّغ آن هم دارای اهمیت بسیاری است و باید جایگاه و شرایط ویژه عمومی و اختصاصی داشته باشد. پس در بحث تبلیغات نباید تنها به آمار کمی اکتفا کنیم. بلکه باید به این نکته دقت کنیم که چه به روز شهر و فرهنگ و محیطمان میآوریم؟ آیا واقعاً برای این موضوع هم فکری کردهایم؟ اینها جزو وظایف ماست.
پس کسانی که میخواهند کار تبلیغ انجام دهند، باید دارای ویژگیهای منحصر به فردی باشند و اولین شرط آن دارا بودن دانش و تخصص لازم در این حوزه است، یعنی شناختن شیوههای تبلیغ و دنیای ارتباطات و ابزارها. مبلغی که شیوهها را نشناسد و کارشناس خبرهای در این حوزه نباشد، جامعه را ناخواسته و ناآگاهانه به سمت و سویی میبرد که نباید ببرد! به عنوان مثال، اگر در حوزه فرهنگ، نگاه تجاری وجود داشته باشد، مصیبت بزرگی است و فرصت تبدیل به تهدید میشود! پس مبلغ باید دانش و تخصص لازم در این عرصه را دارا باشد و قابل اعتماد نیز باشد، زیرا با فکر و اندیشه افراد سرو کار دارد و کار با انسانها، نبرد با هوش است، انسانی که پیچیدگی های فراوانی دارد. توماس هریس میگوید: «انسان موجودی است مساوی با سیصد تریلیون ترکیب». ذهن انسان گنجایش صد میلیارد کلمه را دارد. چیزی معادل صد میلیون کتاب 750 صفحهای مانند قرآن. انسان موجود پیچیده ای است، ما میخواهیم در کار تبلیغاتی روی این موجود تأثیر بگذاریم. من اصلی دارم که آن را صنت (صمیمیت، نفوذ، تأثیرگذاری) مینامم. کار مبلّغ تأثیرگذاری است، یعنی تنها راه تأثیرگذاری در مخاطب، نفوذ در مخاطب است و تنها شیوه ی نفوذ در مخاطب، ایجاد رابطه عاطفی و محبّت است.
کار مبلّغ ایجاد یک رابطه عاطفی در مخاطب به منظور نفوذ و تأثیر گذاری در اوست تا به دنبال آن، سودآوری هم که جزو اهداف وی است، تحقق یابد. تا بتواند فکر و اندیشه و ذائقه آدمها را تغییر دهد و او را به سمت مصرفگرایی یا پسانداز پیش ببرد.
دومین ویژگی مبلغ، توان تحت تأثیر قرار دادن مخاطب است. یعنی کسی میتواند کار تبلیغی انجام دهد که علم جامعهشناسی و روانشناسی را بداند و بتواند بر افراد جامعه تأثیر بگذارد، یعنی با آن تصویری که طراحی میکند، مطلبی که مینویسد و شیوهای که تبلیغ میکند، مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد.
نکته مهم دیگر جذابیت است. یعنی توانایی استفاده از شیوههای نو، جذّاب و خلّاق. مبلغ باید فردی مبتکر و خلاق باشد.
در شیوههای تبلیغ باید به چند نکته اشاره و توجه نمود:
1- شناخت مخاطبان و استعدادهای آنان. در کار تبلیغاتی باید ظرفیتها و قابلیتهای هر جامعهای را کشف کرد و شناخت .
2- بیدار کردن وجدان اخلاقی انسانها. یعنی مبلغ موظف به رعایت بایدها و نبایدهای جامعه و ارزش های اخلاقی و خطوط قرمز نظام سیاسی است.
3- استفاده از روشهای محسوس.
گاهی یک بیت شعر درصد بالایی از تأثیرگذاری را به همراه دارد. استفاده از تماثیل، کنایه ها و ضرب المثل ها و نیز استفاده از روشهای مناسب بیان دیداری و شنیداری در کنار هم می تواند تأثیرگذاری مورد نظر ما را محقق سازد.
نوشتههای شما برگردان نیتهای شما است. نوشته حرف میزند و هرچه از شیوههای جذاب سازی در متن مانند نگارش، رنگ، خط و... استفاده کنیم، تبلیغ تأثیرگذارتر خواهد بود. شما در ارتباطات کلامی و گزارش شفاهی از ارتباط چشمی و ارتباط مستقیم و زبان بدن برای انتقال پیام به مخاطب استفاده میکنید، اما در نوشتار این امکانات برای شما فراهم نیست و باید از شیوه های دیگر برای جذب نظر مساعد مخاطب استفاده کنید.
و نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه کرد، این است که تبلیغات باید تعریف داشته باشد، یعنی باید متناسب با مخاطبان و نیاز های آنان و دوره های زمانی مختلف تغییر کند تا بتواند تأثیرگذار باشد. اگر در تبلیغات فقط یک نگاه ثابت وجود داشته باشد، آن وقت اثرش کوتاه مدت و پایان یافتنی است.
در صدور مجوزها نیز باید به این سه نکته توجه جدی کنید: 1- مبلغ کیست؟ یعنی تبلیغ را چه کسی انجام میدهد؟ 2- چه چیزی را میخواهد تبلیغ کند؟ آن پیام مورد نظر و محتوای تبلیغ چیست؟ وقتی یک نماد، نشانه یا علامت روی تابلویی قرار میگیرد، برداشت شما به عنوان یک مخاطب از این پیام چیست؟
چه زمانی ما می توانیم در مورد محتوای پیام ها به درستی قضاوت کنیم؟ زمانی که اطلاعات کافی داشته باشیم.
و نکته آخر اینکه مخاطبان ما چه کسانی هستند و این تبلیغ برای کدام گروه سنی و طیف اجتماعی مناسب است؟
اگر به این سه نکته توجه کنیم، تبلیغات سالم و اثرگذاری خواهیم داشت.
در قانون تبلیغات و اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و برنامههای وزیر محترم به بحث تبلیغات توجه جدی شده است و دو مبحث کلان در این حوزه دنبال میشود: 1- افزایش آگاهیهای عمومی، 2- حفظ زبان فارسی و اصالت آن در همه زمینهها. که متأسفانه مسأله دوم در اکثر موارد مورد غفلت واقع می شود. به عنوان مثال در تبلیغات ما واژههای انگلیسی که به فارسی نوشته میشود، زیاد است و این واژه ها آرامآرام بر هویت ما تأثیر میگذارند، زیرا زبان فارسی جزئی از هویت ماست .
بنابراین محور همه تبلیغات ما باید تأکید بر زبان فارسی و استفاده از لغات اصیل فارسی و توجه جدی به این مقوله در بحث تبلیغات باشد.
[+] ارسال نظرات |