اعتراف‌های یک تبلیغاتچی

«گاهی در این بازار پرهیاهوی زندگی، احساس سرخوردگی می‌کنیم و با خود می‌گوییم چرا افکار و آرمان‌هایمان خریداری ندارند؟ غافل از این‌که این ما هستیم که در پیدا کردن مشتری برای آن‌ها ناتوانیم. موفق کسی است که بداند چطور باید متاع خود را عرضه کند و کجا می‌تواند خریدارش را بیاید. این‌جاست که تبلیغات، جایگاه ویژه‌ای پیدا می‌کند...»
این بخشی از نوشته رویا گذشتی، مترجم کتاب «اعتراف‌های یک تبلیغاتچی» است. کتابی که دیوید اگیلوی نوشته است و انتشارات سیته این کتاب 125 صفحه‌ای را برای نخستین بار در پاییز 1392 منتشر کرد.
به گفته مترجم،‌ خواندن این کتاب، هم برای کسانی که به طور حرفه‌ای در زمینه تبلیغات فعال هستند و هم برای آن‌هایی که می‌خواهند حاصل تلاش خود را در بازار زندگی به بهای واقعی آن بفروشند، خالی از لطف نخواهد بود.
اگیلوی در کتاب خود،‌ مشکل تبلیغات را به چهار بخش عمده تقسیم می‌کند و در ادامه این مشکلات را در 11 فصل مطرح و نحوه مواجهه و حل آن‌ها را بررسی می‌کند. «چگونه می توان یک بنگاه تبلیغاتی را اداره کرد؟»، «چطور مشتری پیدا کنیم»، «چطور مشتریان خود را نگه داریم»، «چطور یک مشتری خوب باشیم»، «چطور می‌توان درست تبلیغ کرد»، «چگونه یک آگهی تبلیغاتی بنویسیم»، «چطور یک تبلیغ تلویزیونی خوب بنویسیم»، «چطور می‌توانیم برای محصولات غذایی، شهرهای دیدنی و داروهای اختصاصی تبلیغ بسازیم»، «چطور به اوج قله صعود کنیم» و «آیا تبلیغ کردن باید منسوخ شود؟» 11 عنوان فصول این کتاب را تشکیل می‌دهند و به توصیف آنچه گفته شد، می‌پردازند.
«اعتراف‌های یک تبلیغاتچی» تاکنون به 14 زبان دنیا ترجمه شده است و اگیلوی با انتشار آن «سلطان بی‌چون و چرای تبلیغات» لقب گرفته است. او در کتاب یاد شده، تجربیات، ‌شگردها و روش‌های خود را درباره ساختن بهترین کمپین‌ها و موفق‌ترین آژانس‌های تبلیغاتی بیان می‌کند.